حجت الاسلام والمسلمین کاظم صدیقی رئیس ستاد امر به معروف کشور در دیدار با معاون تهذیب حوزههای علمیه و مدیر مراکز مشاوره، گفت: خدا را شکر میکنم زیر پرچم ولایت و نظام اسلامی، ولائی و شیعی، حوزههای علمیه در مسیر تعالی هستند؛ حوزهها در رسیدن به مقامات قرب الهی و رساندن مردم به جایگاه عبودیت کار و تلاش میکنند.
وی با اشاره به تفاوتهای حوزه امروز با حوزههای قبل از انقلاب، اظهار داشت: مسئلهمحور شدن حوزهها که به مشکلات و نیازهای جامعه و مطالبات جامعه توجه میکنند و تلاش برای پاسخگویی به نیازهای زندگی بشر از منابع و خزائن وحی و ولایت ائمه اطهار(ع) باشد و امید میرود که ان شاء الله این مسیر با عنایت خدا و توجهات امام عصر ارواحنا فدا و رهنمودهای حکیمانه پیغمبرگونه واقع بینانه رهبر الهی این نظام پیش برود.
امام جمعه موقت تهران، با بیان اینکه آیات قرآن کریم تفکیک شده نیست، مطرح کرد: در قرآن مسائل معنوی توحیدی با مسائل اجرایی و جسمانی در کنار هم مطرح شده اند و هیچ جا نداریم که قرآن کریم یک بعدی مسئله را به بشر القاء کند. بشر یک مجموعه است و مرحله عالی بسیط او با مرحله دانی همه در یک واحد تعبیر میشوند؛ چون ما اشراف نداریم باید یقین داشته باشیم که آن کسی که آفریده بیشتر اطلاع دارد و باید خودش به ما بگوید چه آفریدم و این آفریده در چه مسیری و راهی قرار بگیرد به کمال خودش میرسد.
وی، اظهار داشت: قبل از این که این علوم در رشتههای مختلف تعریف شود، باید یک مطالعهای در کار انبیاء و ائمه هدی داشته باشیم که از چه مسیری به مقصد رساندند؟ سلمان چه شد که در محضر پیغمبر به آنجا رسید؟ اباذر چگونه به این مقام دست پیدا کرد؟ نبی خدا برای اینها چه کلاس تخصصی قرار داده بود و در ابعاد مختلف روی اینها کار میکرد. چرا برخی از کسانی که در محضر رسول الله بودند حداقل ده سال در مسجد حضور پیدا میکردند؟ پای صحبت پیغمبر بودند با پیغمبر نماز خواندند بعد از رسول خدا باطنشان نشان داد که هیچ تأثری از پیامبر خدا نداشتند و اکثریت هم همینها بودند (قلیل من عبادی الشکور)
حجت الاسلام والمسلمین صدیقی، تصریح کرد: باید دید از زمانی که مشاورهها راه افتاده که جزء ضرورتها هم هست، آیا آمار طلاق کم شده یا بیشتر شده است؟ از زمانی که مراکز مشاوره مشورتهای ازدواج و بعد از ازدواج میدهد ناسازگاریها کمتر شده یا خیر؟ در این زمینه اگر وضعیت خود پیغمبر خدا (ص) را مورد مطالعه قرار بدهیم و سبک تربیت پیامبر اعظم (ص) را در تاریخ و در آینه قرآن ببینیم شاید نوع تلقی در تشخیص وظیفهاش یک جور دیگر باشد.
وی ادامه داد: پیامبر هیچ وقت منتظر نبود که بروند پیشگاهش بلکه خودش ابتدا میرفت که مریضهایش را درمان کند. آنها پیامبر را متهم به بیماری و جنون میکردند و باید پرسید آیا اساتید ما در حوزههای علمیه سراغ طلبهها میروند؟ آیا از زندگی طلبه و از درد طلبه اطلاعی دارند؟ از رفت و آمد طلبه اطلاعی دارند؟ «لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه» به ما میآموزد که خلفای رسل باید این مسیر را طی کنند.
رئیس ستاد امر به معروف، خاطرنشان کرد: جامعه واقعاً سرپرست و امام میخواهد و همچنین یک محل ثابت آرام بخشی میخواهد که در طوفانها تکیه کند و احساس کند پشتش قوی است و باد نمیبرد. نوع جوانان ما سرگردان و بیپناهند. چه در حوزه چه در دانشگاهها چه در دبستانها و دبیرستانها؛ من گاهی به قضات میگویم حضرت عباسی هر جوانی را میآورند پای میز شما احساس کن بچه خودت را دادی بازجویی میکنی و با بچه خودت میخواهی برخورد کنی. همه باید نسبت به هم همین باشیم.
وی، با بیان اینکه اولین حرف این است که ما باید برای طلبهها فضایی را تعریف کنیم که اگر طلبه دستش به امام زمانش(عج) نمیرسد در این سلسله ولایت است بداند بیپناه نیست و هر مشکلی داشته باشد راحت میتواند مراجعه کند، گفت: جوان میآید پیش پیغمبر خدا(ص) عرضه میدارد یا رسول الله اجازه بده من مشکل جنسیام را همینطوری برآورده کنم این با یک امیدی میآید با پیغمبر دارد مشکلش را مطرح میکند. آیا جوانان با اساتیدشان و با مراجع تقلیدشان این راحتی را دارند آیا بچهها با پدرهایشان این راحتی را دارند؟.
حجت الاسلام والمسلمین صدیقی، اظهار داشت: این فاصله بین این نسل و نسل جلوتر از خودش یک خلأ و سیاه چال است؛ جامعه ما الآن مبتلای به این بیپناهی است و غالب گرفتاریهای اخلاقی، چموشیها، تمردها و پرخاشگریها مال همین است که تکیهگاه ندارند و بیپناهند. بیپناهی دردی است که هیچ دردی با این درد قابل مقایسه نیست.
وی، ادامه داد: وجود نازنین پیغمبر خدا تمام زندگی اش اعجاز است: «الم یجدک یتیما فآوی. فوجدک ضالا فهدی» همه چیزش را از ابتدا تا انتها مستقیماً از ذات ربوبی گرفته است. عین قرآن انا نحن نزلنا الذکر وجود نازنین پیغمبر خدا عینیت همین قرآن است و حرف به حرف زندگی پیغمبر را خدا نوشته. ولی با اینکه اینگونه است مینشیند روی خاک و به سبک بردهها غذا میخورد.
رئیس مدرسه علمیه امام خمینی تهران، افزود: برخی از ما از ابتدای طلبگی دنبال این هستیم که یک حرمتی داشته باشیم دیگران ما را یک خورده برجسته ببینند. اما پیغمبر در زندگی مردم بود در دسترس آحاد و ضعفای جمعیت بود و به تعبیر قرآن «من انفسکم» بود؛ این خودش یک درس است که علما باید با اضعف مأمومین و کسانی که مشکل فراوان دارند از همه ضعیفترند و گمشدهترند رابطه داشته باشند و دستشان را بگیرند؛ این همه دنبال محترم بودن و کسب وجاهت و جذب مزایا متناسب با فضای پیغمبر نیست.
رئیس ستاد امر به معروف کشور گفت: آیت الله بهشتی الحق و الانصاف تربیت شده بود و نفس علامه طباطبایی به ایشان خورده بود که از ایشان پرسیدند چرا آنقدر حوصله دارید این همه بد و بیراه به شما میگویند عصبانی نمیشوید؟ ایشان وارد دبیرستانی شد و بچههای مدرسه شروع کردند مرگ بر بهشتی لبخند میزد که درود بر شما درود بر شما. کمترین عصبانیتی در او نبود. میخندید و میگفت درود بر شما. گفتند شما از کجا اینطوری شدید؟ گفت از برکت علامه طباطبایی.
وی ابراز کرد: شهید بهشتی برای خودم گفت که «من فلسفه میخواندم خیلی هم بحّاث بودم گفت از نظر ظاهری حکمت متعالی رو طی کرده بودم. پیش بهترین اساتید از اول کتاب تا آخر حضور ذهن دارد. ولی قانع نشدم تا به پیر طریقتی دست یافتم. فهمیدیم فلسفه خواندنی نیست فلسفه اندیشه است باید کسی باشد آدم را کشف کند بصورت چشمهای بجوشاند» گفتم آن پیر طریقت که بود؟ گفت «علامه طباطبایی».
حجت الاسلام والمسلمین صدیقی در ادامه خاطره شهید بهشتی از علامه طباطبایی، گفت: شهید بهشتی سوالات زیادی در مواجهه اول از علامه طباطبایی پرسید و علامه با فروتنی جواب داد که آیت الله بهشتی احساس کرد علامه میخواهد خودش را خرج کند و او را بالا بیاورد؛ ما در حوزهها علامه طباطبایی کم داریم و ملاحسینقلی همدانی میخواهیم. با این علوم نه دنیا به جایی رسیده نه به جایی میرسد البته چارهای هم نداریم باید استفاده کنیم ضرورت است، ولی اینها روبنا است و کاری از پیش نمیبرد.
وی، با بیان اینکه تا نظری از بالا نباشد کاری پیش نمیرود و آرامش با یاد خدا حاصل میشود، تأکید کرد: ویژگی دیگر پیامبر «عزیز علیه ما عنتم» بود که یعنی سختیهای امت برای پیامبر نیز سخت بود؛ اگر آن دغدغهای که برای بچه خودم دارم برای طلبهها داشته باشم جواب میدهد. سال اول طلبگیام بود لاغر اندام بودم و رنگ پریده که آقای بهشتی به من فرمود، دلم میخواهد کمی قدم بزنیم. یک ساعت و نیم من را در یک مسیری میگرداند، ولی داشت روانکاوی میکرد تا ببیند من در زندگی چه مشکلی دارم و چه چیزی من را رنج میدهد که رنگ من پریده است؟ آدم یک همچنین کسانی را داشته باشد روحش جلا میگیرد.
رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر، با اشاره به بحث مشاوره گفت: باید یک تحول در حوزهها پیش آید و این علوم خوب است، ولی دنیا از اینها جواب نگرفته و ما هم نخواهیم گرفت. این آمارهایی که از پروندهها، اختلافات خانوادگی، طلاق و آمارهایی که از مقابلههایی سیاسی داریم نشان میدهد که دروس حوزوی و دانشگاهی منهای آن حقیقت و نور الهی کارائی ندارد وقتی آدم غرق شد نتیجه نمیدهد. این مسیر را باید رفت، ولی اساس چیز دیگری است و خدای متعال هم فرموده است: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَهً ضَنْکاً»
وی، ادامه داد: اگر این حقیقت نیاز به خداوند به باور انسان بیاید در هنگام مشکل عوض اینکه پیش روانشناس برود پیش نماز میرود و طبق «استعینوا بالصبر و الصلاه» از یک حقیقت مدد میگیرد؛ کدام روانشناس به اندازه نماز به انسان آرامش میدهد و میتواند انجام دهد؟ قرآن، نماز، یاد خدا و دعا آرامبخش است. دعای پیغمبر آرامبخش است: وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ.
حجت الاسلام والمسلمین صدیقی، با اشاره به تلاشها در تأسیس رشتههای تخصصی، اضافه کرد: هر کسی که در این رشتههای مرتبط با مشاوره و روانشناسی کار میکند باید آنچه از غربیها گرفتهاند که تجارب بشری است را به قرآن و به احادیث عرضه کنند. ما هم خدا را شکر می کنیم که اینها با توجه و آگاهی دارند این کارها را میکنند.
وی، در پایان با اشاره تلاشهای طلاب در دوران کرونا گفت: طلبهها تکیه گاهی در جامعه هستند، ولی بین خود و خدا ما تا قله خیلی فاصله داریم که باید کار کرد و از خود گذشتگی داشت و همچنین باید روی نفس خودمان پا گذاشت تا بشود کاری کرد. خدا به عمامه من نگاه نمیکند، بلکه به نیت من نگاه میکند. بنشینیم بین خود و خدا حساب کنیم چند کار برای خدا کردیم که توقعی نداشتیم.