با توجه به اهمیت و ضرورت بسیار شورای تهذیب و تربیت در استان و مدارس علمیه، کتابی در این رابطه با عنوان «الگوی اهتمام جمعی در مدیریت تربیتی» تهیه و به همه مدیران مراکز و مدارس علمیه ارائه شده است که بخش مختصری از آن در اینجا تقدیم میگردد:
تزکیه و تعلیم انسان غایت بعثت انبیاست و حوزههای علمیه کانون پرورش انسانهایی است که مسئولیت تعلیم و تزکیه انسانها را به دوش میکشند و در عصر غیبت پیامبران بزرگ الهی، پا جای پای آنان میگذارند. این کار دشوار را فردی نمیتوان انجام داد و تنها راه حل در این میان، «اهتمام جمعی» است. باید دست، در کار تربیت زیاد شود و دیگران هم به خدمت این کار بزرگ آیند.
در حوزههای علمیه عوامل متعددی در تحول شخصیت طلبه نقشآفرینی میکنند. اگر بخواهیم در تربیت طلبه اهتمام جدی داشته باشیم باید همه این عوامل را در کنار هم و به صورتی کاملا هماهنگ و منسجم به کار گیریم. بیتردید یک نفر ـ به عنوان مدیر یا معاون تهذیب ـ برای فکر کردن و اقدام مؤثر در این زمینه کافی نیست. باید اندیشههای متعدد و متنوعی در فکر و تدبیر تربیتی و دستهای فراوانی در اقدام و عمل تربیتی به کار افتد. برای این منظور لازم است یک هسته فکری قدرتمند برای برنامهریزی، طراحی، هدایت، نظارت و حمایت از فعالیتهای تربیتی و تهذیبی در مدرسه تشکیل شود تا تلاشهای متفرق در نظام واحد قرار گیرد و سطح تصمیمگیریها و اقدامات ارتقا یابد.
معاونت تهذیب حوزههای علمیه برای پیدایش چنین سازهی ارزشمندی طرح شورای تهذیب و تربیت مدارس علمیه را پیشنهاد میکند. شورای تهذیب مدرسهی علمیه، یک هستهی فکری برای هدایت، نظارت و حمایت از امور تربیتی ـ تهذیبی مدرسه است که تحت نظارت مدیر مدرسه فعالیت میکند. مدرسه علمیه اگر فاقد این شورا و محروم از برکات آن باشد، در کار تهذیب و تربیت طلبه توفیقی ندارد و مدیر و معاون مدرسه هرچند انسانهای وارسته، عالم و مجاهدی باشند به تنهایی کاری از پیش نمیبرند.
شورای تهذیب، عقل منفصل و قوه متفکره مدیر مدرسه علمیه است که سطح درک و تحلیل مسایل تربیتی را بالا میبرد و به تصمیمگیریهای متقن و حکیمانه برای تربیت جامع طلبه، متناسب با آرمان اسلام و انقلاب یاری میدهد. وقتی مدارس علمیه در برنامهریزی تربیتی نقش و دخالت داشته باشند و همه ارکان تربیت درگیر مسایل تربیتی شوند اولاً برنامه تربیتی جامعتر میشود، ثانیاً احساس مسئولیت و انگیزه بیشتری برای اجرای آن در مدرسه پدید میآید و ثالثاً اقتضائات مناطق و الزامات بومی نیز در برنامهریزی تربیتی لحاظ میشود؛ بنابراین ستاد مرکزی نیز از دستاوردها و یافتههای شوراهای تربیت مدارس بهره میگیرد.
رسالت اصلی شورای تهذیب به عنوان بازوی فکری مدیر و معاون تهذیب مدرسه، «مدیریت فرایند تهذیب و تربیت در مدارس» است، فرایند تهذیب و تربیت در قالب ساختار شبکهای تهذیب محقق میشود[۱] و مدیریت آن در بستر «جلسات شورای تهذیب» واقع میگردد، بنابراین لازم است جلسات شورای تهذیب با بهرهگیری از «تفکر راهبردی»[۲]، ضمن «نگاه جامع»[۳] در عرصه تهذیب و تربیت، به «برنامه ریزی» مسائل و امور تهذیبی و تربیتی مدرسه بپردازد.
تشکیل شورای تهذیب در مدرسه ذیل «تئوری جمعسپاری و مردمیسازی تربیت» میگنجد که در کتاب دیگری با این عنوان مورد تشریح قرار گرفته است. با این وصف، لازم است بهرههای شورای تهذیب را به سطوح پایینتر نیز تسری دهیم؛ یعنی همان گونه که ستاد مرکزی نباید بار مدارس را بر دوش بکشد و به صورت مباشر تصدیگری کند شورای تهذیب مدرسه نیز نباید بار تربیت طلاب را کامل بر دوش بگیرد و به شکل اعتلایی و از بالا به آنان امر و نهی کند. طلاب مدارس نیز باید با تشکیل گروههای همفکری و همیاری، آرام آرام مشق اندیشه و اقدام کنند و به میدان تلاش تربیتی وارد شوند و به مرور استقلال یابند. پدر خوب پدری است که راه رفتن را به فرزند خود بیاموزد نه آنکه همواره او را بر دوش گیرد. متولیان تربیتی هم به جای آنکه دایم برای طلاب، تعیین تکلیف کنند و طرح و تدبیر دهند باید قدرت تصمیمگیری و حل مساله را در آنان ایجاد کنند و با تأکید بر یک سازه فکری – عملیاتی مؤثر و تشویق آنان به تشکیل یک عقلانیت جمعی در گروههای طلبگی آنان را رشد دهند.
غرض از شورای تهذیب و تربیت این است که دست و مغز در کار تربیتی زیاد باشد. علاوه بر مدیر مدرسه علمیه و معاون تهذیب که متولیان اصلی هستند، دیگران هم به این میدان ورود میکنند تا این کار به خوبی انجام گیرد.
با فعالیت معاون تهذیب در مدرسه این شیب لغزنده وجود دارد که متصدیان بخشهای دیگر و حتی اساتید محترم گمان کنند تربیت و تهذیب طلبه، مسئول و متصدی دارد و آنان میتوانند نسبت به این امر فارغالبال و بیمسئولیت باشند. برای رفع این تصور غلط، سخنرانی و تذکر کافی نیست. با تشکیل شورای تهذیب آنها سر در موضوع و دست اندرکار تربیت خواهند شد و عملاً احساس مسئولیت میکنند. با برگزاری شورای تربیت، دغدغهمندان امر تهذیب و تربیت تکثیر میشوند.
فایده کوتاه مدت و آشکار این شورا، حل مسایل تربیتی و تهذیبی مدرسه، دستیابی به پاسخهای عالمانه و جامع و کشف راهکارهای اقدام و عمل است؛ اما بهره درازمدت و پنهان این شورا که بسی از بهره ظاهری و آشکار آن مهمتر و بیشتر است این است که در این شورا آرامآرام، نیروی اخلاق و تربیت، تربیت میشود. کسانی که در طول زمان و به شکل هفتگی دردهای تربیتی را مرور و مباحثه کردهاند به تدریج در این کار صاحبنظر و عالم و توانا خواهند شد.
مهمترین هنر ستاد مدیریتی این است که مدارس علمیه را به رشد رساند نه اینکه از آنان انتظار داشته باشد که صرفاً مانند یک ربات بیاراده و ماشین بیاختیار، اجراکننده دستورات ابلاغی باشند و سمعاً و طاعه بگوید. ستاد باید به جای پیمانکاری، تصدیگری مستقیم، عملیات مباشر تهذیبی و ورود بیواسطه تربیتی در سطح مدارس، صفآرایی کند و مباشران و مسئولان مستقیم را به استقلال رساند. مدارس علمیه باید در مسالهشناسی تربیتی، اولویتبندی و حل و فصل مسایل به مرور مستقل شوند و دایم چشمانتظار ابلاغیهها و بخشنامههای ستادی نمانند. اگر مدیر مدرسه قدرت و اهمیت شورای تهذیب را درک کند و به برگزاری مستمر و مؤثر آن اهتمام داشته باشد ظرفیت حساسیت، خلاقیت و ایدهپردازی تربیتی مدرسه را بالا میبرد و منتظر قانون بالادستی نمیماند؛ بلکه با شور و ابتکار بیشتر به گونهای حرکت میکند که ستاد مرکزی از نوآوریها و دستاوردهای او استفاده کند؛ اما اگر مدیر یا معاون تهذیب مدرسه دستتنها مانده و شورای تربیت نداشته باشند هرچه طرح و آییننامه ابلاغ شود را یا محترمانه بایگانی میکند یا مایه کلافگی و موی دماغ میبیند و با آن درمیافتد یا اینکه در بهترین حالت پوستش را اجرا میکنند و مغز و روحش را وامیگذارد. مدیر و مسئول مدرسه علمیه باید خود را در امر تربیت صاحب عزا و بازیگر اصلی بداند نه تماشاچی خارج از گود و به گونهای عمل کند که اگر هیچ ستادی نمیبود و دستوری از بالا نمیرسید عمل میکرد. اگر فرض کنیم همه متولیان ستادی در کار خود کوتاهی میکنند و وظایف خود را انجام نمیدهند، باز هم مدیر مدرسه علمیه موظف است در تربیت طلبه سنگ تمام بگذارد و از هیچ تلاشی دریغ نورزد. متولی امر تربیت، مدیر است؛ به همین جهت، هم میتواند جلوتر از بخشنامهها و قوانین ستادی پیش رود و آنها را اعتلا بخشد و هم میتواند این آییننامه و دستورات بالاسری را با اجرای بد نابود کند و به سخره بگیرد.
به شکل طبیعی زمانی که مدارس در طراحی و برنامهریزی نیز حضور داشته باشند انگیزه و اهتمام بیشتری برای اجرای آن دارند.
با تشکیل شورای تهذیب و تربیت، مدارس علمیه از دو چیز رها خواهند شد؛ یکی تحمیل و تکلیف سازمانی که آنان را به مجری بیاختیار قانون و اپراتور بیاراده تحقق ارادههای دیگران تبدیل میکند و دوم سرگردانی و بیتدبیری و ضعف رأی[۴] که آنان را در مقام عمل به توقف و تحیر میکشاند.
وقتی مدیر یا معاون تهذیب مدرسه در انجام وظیفه تربیتی، احساس تنهایی میکند به مرور انگیزهاش کم میشود و شور و حرارت و نشاط خود را از دست میدهد؛ اما با شورای تهذیب و تربیت، احساس حمایت و پشتیبانی میکند، به کار تربیت طلبه، دلگرم میشود و با شور و قدرت بیشتری وظیفه خود را دنبال میکند.
همچنین در شورای تهذیب و تربیت، میان مدیر، کادر مدرسه، اساتید و متولیان تربیت و تهذیب، همزبانی پدید میآید. گاهی در پاسخ به سؤالات طلبه مانند سؤال از زمان ازدواج یا ارتقایی خواندن، معمم شدن، و… استاد مدرسه یک نظر میدهد. مشاور مدرسه نظر دیگری دارد و مدیر مدرسه نظر دیگری! در اینجا طلبه به سرگردانی میافتد. علاج این تشتت آرا و تضاد ارشادات در شورای تهذیب و تربیت است. در این شورا با گفتگو و مباحثه، آهنگ واحد پدید میآید و مدرسه و طلبه از رهنمودهای متعارض نجات پیدا میکنند.
بنابراین اولین وظیفه شورای تهذیب و تربیت، همفکری است. همفکری در قالب مباحثه مسایل تربیتی و کشف راهکارهای آن. مباحثه، یک اجتماع علمی است که دست خدا بالای آن است و در آن جهش فکری اتفاق میافتد: «فإنّ یدَ اللهِ مع الجماعه». این جرقههای ذهنی به کشف ایدههای جدید میانجامد و با این فکرهای تازه میتوان اقدامات مؤثری انجام داد. مدیر یا معاون تهذیب مدرسه هرچند خوشفکر و زکاوتمند باشند به تنهایی چنین دستاوردی ندارند. تنها در اجتماع و مباحثه است که این همه دقت و خلاقیت تولید میشود.
مدیر مدرسه حق ندارد برای حل و فصل مسایل تربیتی به فکر ناقص خود اکتفا کند و امر مهم تربیت طلبه را با چند دقیقه یا چند ساعت تأمل فردی پیش برد. حتماً باید از حاصل فکر و تأمل دیگران خصوصاً در یک بستر جمعی بهره گیرد: «اضْرِبُوا بَعْضَ الرَّأْیِ بِبَعْضٍ یَتَوَلَّدُ مِنْهُ الصَّوَابُ».
در شورای تهذیب و تربیت، بارش فکری و توفان مغزی رخ میدهد و تجربیات انباشته در وجود اعضا، اثاره میشود. همچنین با مباحثه و همفکری، مطالب در ذهن تثبیت و پایدار میشود؛ بنابراین این شورا، کانون عقلانیت و تولید فکر برای مدرسه و بازوی فکری برای مدیر است. علاوه بر اینکه اگر این یافتهها و تأملاث ثبت شود دانش تربیت نیز ارتقا مییابد.
البته دبیر جلسه موظف است با پرسشهای زیبا و تأملبرانگیز، قدرت فکری دیگران را به میدان آورد و از توان آنان به خوبی استفاده کند: «حُسْنُ السُّؤَالِ نِصْفُ الْعِلْمِ».
لازم به ذکر است آییننامه اجرائی و شرح وظایف این شورا نیز قابل ارائه میباشد.
[۱] ساختار شبکهای تهذیب در پیوست دیگری آمده است.
[۲] «تفکر راهبردی» یک واژه مهم در دانش مدیریت و برنامهریزی است که از نگاه جامع، عمیق، بلندمدت، مبتنی بر اهداف، ضامن جهتگیری مجموعه و تبیین کننده دورنما و افق پیشرو، متناسب با فرصتها و تهدیدهای آینده و … حکایت میکند. بهترین ویژگی مدیران در مقام تدبیر و تصمیمسازی، داشتن تفکر راهبردی است، اعضای شورای تهذیب نیز برای برنامهریزی تهذیبی و تربیتی، لازم است به تفکر راهبردی مجهز گردند.
[۳] در نگاه جامع به نظام موضوعات و مسائل تهذیب و تربیت، همه ابعاد و ساحات تهذیبی و تربیتی نظیر امور اخلاقی و معنوی، امور عبادی، امور انگیزشی و گرایشی، امور اعتقادی و بینشی، امور تحصیلی، امور صنفی و معیشتی و … مورد توجه قرار میگیرد، در نتیجه برنامهریزیها جامع و کامل خواهند بود.
[۴] در وصایای امام صادق علیه السلام آمده است: «ثَلَاثٌ یَحْجُزْنَ الْمَرْءَ عَنْ طَلَبِ الْمَعَالِی؛ قَصْرُ الْهِمَّهِ وَ قِلَّهُ الْحِیلَهِ وَ ضَعْفُ الرَّأْی؛ سه چیز است که انسان را از پیجویی امور بلند باز میدارد: یکی کوتاهی همت، دوم نداشتن طرح و تدبیر و سوم ضعف اندیشه» (تحف العقول، ص۳۱۸).