این اثر تحت عنوان «الگوی جامع برنامه ریزی تهذیب و تربیت» پس از آسیب شناسی و بررسی های کارشناسی نسبت به نسخه های پیشین برنامه های جامع تربیتی در حوزههای علمیه و سایر نهادهای تربیتی و با بهره گیری از نظر صاحب نظران و کارشناسان تربیتی و بهره مندی از انتقادات و پیشنهادات مدیران و اساتید و بررسیهای کارشناسی شورای تهذیب مدارس علمیه تهیه شده است و بدلیل ضرورت انعطاف برنامه جامع و قابلیت تطبیق با اقتضائات بومی و ضرورت خلاقیت و نوآوریهای مدیران و مربیان تربیتی، برخلاف نسخههای قبلی برنامه جامع تهذیب و تربیت، از ارائه جزئیات دقیق و موضوعات کامل خودداری کرده و به بیان اصول و چارچوب های اساسی تهذیب و تربیت اکتفا نموده است[۱] و از این رو می توان آنرا یک الگوی جامع برای برنامه ریزی تهذیبی و تربیتی در حوزههای علمیه دانست لکن تسامحاً برای همراهی با واژه مصطلح و معروف برنامه جامع، از آن به عنوان «برنامه جامع تهذیب و تربیت» نام خواهیم برد.
بنابراین برنامه جامع تهذیب و تربیت، هرچند نظام موضوعی و محتوایی تربیت را بصورت اجمالی و پیشنهادی ارائه می دهد لکن اساساً بر اصول و قواعد و راهبردهای تربیتی تکیه دارد و این امکان را فراهم میکند که عوامل تربیتی خودشان تعیین موضوع و محتوا را متناسب با این اصول و راهبردها بر عهده گرفته و در مرحله «برنامهریزی عملیاتی» برای جامعه هدف خود مشارکت جدی داشته باشند. از جمله راهبردهای مورد توجه در این الگو، راهبرد حاکمیت و فراگیری تهذیب، جامعیت تربیت و تربیت متوازن، مردمیسازی تربیت، برونسپاری و تقویت رویکرد ستادی، برونگرایی و رسالت اجتماعی، تربیت در مقیاس راهبر تربیتی، تربیت میدانی، تربیت محیطی و … میباشد.
نکته قابل توجه در تهیه این برنامه، جامعیت و فراگیری آن نسبت به همه ساحات تربیت و در نتیجه شاملیت آن نسبت به همه شئون طلبگی و همه ارکان و اجزای حوزههای علمیه است، آنچه مکرر مورد توجه و تذکر اساتید و بزرگان بوده است؛ «ترکیب اتحادی» تربیت با حوزه و حوزویان است و همواره تأکید داشتهاند «ترکیب انضمامی» کافی نیست، رویه گذشته معاونت تهذیب و تربیت غالباً تعریف و اجرای برنامههای جنبی و فوق برنامه های اختیاری بوده است لکن در برنامه جامع تهذیب و تربیت، کل حیات طلبگی و نظام تحصیلی مورد ویرایش و آرایش تربیتی قرار گرفته است و بدینوسیله تربیت به معنای کامل آن در همه ابعاد و ساحات بصورت هماهنگ و منسجم و متوازن در طول حیات ۴۵ ساله یک طلبه در حوزههای علمیه تا پایان خدمت در کارویژه های حوزوی دنبال میشود.
بنابراین این الگوی تربیتی به تربیت جامع و متوازن در همه ابعاد و ساحات میپردازد و صرفاً در اخلاق و تزکیه و تهذیب منحصر نیست، بلکه ساحات اخلاقی، معنوی، عبادی، اعتقادی، بصیرتی، اجتماعی و … را نیز مورد توجه قرار داده است، بلکه بر «فراگیری و محوریت تهذیب» در همه ارکان و اجزا و شئون حیات طلبگی تأکید میورزد و نیز وجه جمع و عامل هماهنگی و انسجام برای همه برنامههای تربیتی، ساماندهی و تحولی حوزه میباشد.
لازم به ذکر است علاوه بر الگوی ارائه شده در «برنامه جامع تهذیب و تربیت» بر محور «ساحات تربیت»، «الگوی ساماندهی طلاب و روحانیون» نیز بر محور «عرصههای تخصصی» و «الگوی تحول ساختاری مرکز مدیریت حوزههای علمیه» بر محور «قطبهای موضوعی» در جزوه مستقلی ارائه شده است و عرصههای تعریف شده در ساماندهی طلاب و قطبهای در نظر گرفته شده در تحول ساختاری منطبق با ساحات تربیت هستند. ضمناً این برنامه جامع و الگوی ساماندهی و تحول ساختاری قابل بهره برداری در سایر مراکز و نهادهای تربیتی میباشد.
آنچه که در این برنامهریزی تهذیبی و تربیتی، برجسته و قابل اهمیت است و نقطه تمایز آن با بسیاری برنامهریزیهای تربیتی محسوب میشود، «جامعیت» برنامه تهذیب و تربیت است که این جامعیت از چند جهت قابل تفسیر و تبیین است:
- جامع ابعاد و ساحات تربیت مبتنی بر مؤلفههای اساسی حیات انسان و دین اسلام،
- جامع الزامات و اقتضائات و مراحل رشد و تربیت،
- جامع برنامههای معاونت تهذیب و تربیت،
- جامع برنامههای حوزه علمیه در حیات طلبگی و نظام تحصیلی،
- جامع فعالیتها و برنامههای فعالان عرصه اخلاق و تربیت،
یکی از مباحث اساسی و مبنایی در عرصه تهذیب و تربیت، «ابعاد و ساحات تهذیب و تربیت» است و برنامهریزیهای تهذیبی و تربیتی بر پایه و اساس آنها شکل میگیرد و هرچقدر تعریف و تقسیم ما جامع و کامل باشد، برنامهریزیها و اقدامات ما کاملتر و جامعتر خواهد بود. پس از شناسایی ابعاد و ساحات گوناگون وجودی انسان که نیازمند تهذیب و تربیت است، میبایست سهم و وزن هرکدام را تعیین و در یک منظومه طبقهبندی نمود بطوریکه تقدم و تأخر و اولویت و اهمیت و شمولیت آنها نسبت به یکدیگر معین و مشخص گردد.
در یک تقسیم بندی، ابعاد وجودی انسان عبارت است از «قلب و روح»، « فکر، علم و معرفت»، «جسم، عمل و رفتار» و طبعاً انسان از لحاظ «روحی و قلبی»، «فکری و معرفتی»، «جسمی و رفتاری» نیازمند هدایت، رشد، تزکیه، تهذیب و تأدیب و تربیت است و خداوند متعال برای هر کدام از این ابعاد، مناسک و قواعدی را در دین اسلام بیان فرموده است. در یک تقسیمبندی سه شاخه از علوم که عبارتند از «علم اخلاق و عرفان»، «علم عقاید و کلام» و «علم فقه و اصول» را متناظر با این ابعاد وجودی انسان دانستهاند که پاسخگوی نیازهای رشد و هدایت انسان و بیانکننده مناسک و قواعد دین در این سه ساحت هستند. تفسیر مشهور از روایت «إنّما العلم ثلاثه: آیه محکمه، أو فریضه عادله، أو سنّه قائمه» نیز با این تقسیم بندی تطابق دارد.
تعریف و حدود مفهومی «تربیت» فراتر از تأدیب و تزکیه و اخلاق معنوی است بلکه شامل هدایت و رشد و تکامل در همه ابعاد وجودی انسان است. بر این اساس هدایت، رشد و تزکیه و تهذیب دارای یک فرایند و مراحلی خواهد بود که از آن به عنوان «فرایند تربیتی» یاد خواهد شد، فرایند تربیت و تهذیب شامل سه رکن و یک محور است، سه رکن تربیت؛ «کسب انگیزه»، «کسب معرفت» و «عمل به معلومات» است که در یک رابطه تقومی و تعاضدی بر محور «مربی» سیری تصاعدی خواهند داشت. از این سه رکن تحت عناوین دیگری همچون «گرایش، دانش، کنش» و مانند آن یاد میشود. عناصر دیگری در فرایند تربیت نقش دارند که عبارتند از وراثت، محیط (خانواده، روابط و تعاملات، ساختارهای جامعه و …)، و … که میبایست در بررسیهای دقیقتری سهم و نقش آنها معین و محاسبه گردد.
در یک فرایند تربیتی مربی یا مجموعهای از مربیان میبایست در مرحله اول، انگیزه، شور و شعف و شوق و رغبت و بعث و میل و یا خوف و رعب و احساس عجز و اضطرار و تسلیم و… در متربی ایجاد نمایند بطوریکه احساسات و تمایلات روحی و جهتگیری قلبی او معطوف به رشد و هدایت و تأدیب و تربیت در مسیر تقرب الی الله گردد. انگیزه رشد و تکامل در هر سه ساحت قلب، فکر و جسم لازم است و هر کدام عرصهای مستقل و مفصل است. این مرحله از تربیت، روش و فضای خاص خود را می طلبد، فضایی همچون هیئات مذهبی، حرم و زیارت اهل بیت، مراسمات مذهبی، تعاملات و روابط مربی با متربی که مجموعهای از اثرات قلبی و روحی را ایجاد می نماید و شامل انگیزه اخلاقی (اصلاح و رشد قلبی، روحی و معنوی)، انگیزه علمی (اصلاح و رشد فکری، عقلی و دانشی) و انگیزه رفتاری (اصلاح و رشد رفتاری و اعمال) میگردد.
مرحله دوم فرایند تربیت، کسب علم و معرفت و شناخت مناسک قلبی، فکری و جسمی است که مشخصاً این کسب علم و معرفت بواسطه علوم اخلاق، عقاید و فقه صورت میگیرد که متولی آن نظام آموزشی و پژوهشی است.
در مرحله سوم عمل به مناسک قلب یعنی خالی کردن قلب از حب دنیا و نگهبانی قلب از آن و تسلیم و تصفیه قلب و عمل به مناسک فکر یعنی اصلاح و ترمیم افکار و عمل به مناسک جسمی و جوارحی یعنی رعایت احکام عملی و التزام به فقه رفتاری که لازمه آن ایجاد فضای مناسب جهت عمل به آموختهها در صحنههای گوناگون زندگی است.[۲] متولی این مرحله از فرایند تربیت، مربیانی هستند که در فضای جامعه، خانواده و مدرسه حضور دارند، فرصت عمل به آموختهها گاهی در فضای خانواده و تعاملات و ارتباطات بین اعضای خانواده و سبک زندگی فراهم میگردد، گاهی در فضای جامعه بواسطه حضور فعال در عرصههایی نظیر ارائه خدمات اجتماعی و امور خیریه و تبلیغ و فعالیت فرهنگی یا جهادی و یا صحنههای سیاسی فراهم می گردد، گاهی در فضای مدرسه و محل تحصیل فرصت عمل به آموختهها ایجاد میشود، به هر حال متناسب با هر فضا و منطقه می توان مربیان و متولیانی برای امر تربیت عملی معین نمود.
مبتنی بر مراحل پیشگفته، به منظور دقت بیشتر در مراحل تربیت میتوان چهار مرحله «انگیزهسازی»، «دانشافزایی»، «مهارتافزایی» و «کارورزی» را در فرایند تربیتی در نظر گرفت که در بخشهای بعدی مورد تفصیل و تبیین قرار میگیرند.
طبق معارف دینی ساحت قلب، مهمترین بُعد و ساحت وجودی انسان و زیربنای اندیشه و اعمال است و اصلاح آن منجر به اصلاح کل شاکله انسانی میشود و خراب آن نیز موجب فساد و خرابی کل وجود انسان میگردد. پس از آن ساحت فکر و اندیشه مهمترین رکن وجودی انسان و زیربنای اعمال و رفتار است و اعمال و رفتار نیز در رتبه سوم از اهمیت و اولویت قرار دارند. همچنین کسب انگیزه و میل و شوق و رغبت مهمترین و اولویتدارترین مرحله تربیت است و پس از آن کسب معرفت و در نهایت عمل در رتبه دوم و سوم قرار دارند.
در پی تدوین برنامه جامع تهذیب و تربیت، برنامهها و فعالیتهای معاونت تهذیب نیز از تشتت و پراکندگی و چینش انضمامی خارج گشته و به آرایشی منظم و انسجام حداکثری و چینش منطقی میرسد، برنامه جامع تهذیب و تربیت، فعالیتهای اداره اخلاق و تربیت را در ساختار تنظیم شده آن اداره بر مبنای سه محور «اخلاقی و معنوی»، «اندیشه و معرفتی» و «رسالت اجتماعی»، متناسب با ساحات تربیت تعریف نموده و نسبت آنها را با ساحات تربیت مشخص مینماید. همچنین نسبت برنامهها و فعالیتهای اداره مشاوره و خانواده و نیز اداره قرآن و حدیث با ساحات تربیت مشخص و در برنامه جامع، جانمایی میگردند.
همچنین اموری نظیر ارزیابی و امتیازدهی به عوامل تربیتی از جمله طلاب و روحانیون متناسب با ساحات تربیت صورت میگیرد و نیز احراز صلاحیتها برای هر گونه اشتغال و همکاری متناسب با ساحات تربیت خواهد بود، کارنامه تربیتی طلاب و مدارس علمیه و سایر عوامل تربیتی نیز بر اساس ساحات تربیت قابل طراحی و تنظیم است. آسیبشناسیهای تربیتی نیز بر اساس ساحات تربیت مورد دستهبندی و مطالعه قرار میگیرند، نظام مسائل حیات طلبگی، برنامه و موضوعات آموزشی و پژوهشی، هندسه معرفتی، نظام جامع اندیشه، ساختار تهذیب، استعدادسنجی و سایر برنامهها و فعالیتهای معاونت تهذیب در قالب برنامه جامع به نظم و ارتباط هدفمند و انسجام میرسند.
از آنجا که فراگیری رویکرد تربیتی بر همه شئون حوزوی و الزامات تحصیلی ضروری و لازم است، نسبت «تربیت» با سایر ارکان و اجزا و شئون حوزه از قبیل آموزش، پژوهش، تبلیغ و خدمات اجتماعی و کارویژههای حوزوی، نسبت عام و خاص مطلق است و میبایست شامل بر همه آنها و متحد با آنها باشد، از اینرو برنامه جامع تهذیب و تربیت، جامع همه برنامهها و الزامات و اقتضائات رشد و تعالی طلاب و روحانیون در حیات طلبگی است.
همچنین با توجه به جامعیت تربیت در همه ساحات و مراحل رشد، برنامه جامع تهذیب و تربیت دامنه و گسترهای به اندازه کل حیات طلبگی و نظام تحصیلی طلبه در طول سالهای تحصیل و اشتغال حوزوی پیدا میکند.
به عبارت دیگر شکی نیست که عوامل و عناصر تربیتی و تهذیبی در جلسات اخلاق و متون اخلاقی و برخی مناسک خلاصه نمیشود و جایگاه واقعی اخلاق، تهذیب و تربیت در حوزههای علمیه به مثابه فرهنگ و روح جاری در کالبد و هوای تنفسی در یک جامعه، فضای حاکم بر همه پدیدهها و روابط و ساختارها و فرایندهاست، به میزانی که اخلاق وتهذیب و تربیت بدین جایگاه دست یابد و در همه ارکان و اجزای حوزههای علمیه جاری شود، میتوان انتظار داشت که طلاب و روحانیون در چنین محیطی واجد شاخصههای اخلاق و تهذیب و تربیت شده و هم سهم جدی در تهذیب و تربیت جامعه داشته باشند. از اینرو لازم است همواره ساختارهای عینی و محیطی، ساختارهای سازمانی، قوانین و مقررات، تصمیمات و مصوبات، روابط و فرایندها، رویکردها و سیستمهای مدیریتی و سایر ارکان و اجزای حوزههای علمیه متناسب با ارزشها و شاخصهای اخلاقی و تربیتی مورد بازخوانی و تهذیب و اصلاح و ارتقاء قرار گیرند. البته وجه عالی این است که اخلاق و تهذیب و تربیت در همه ارکان و اجزای سازمان مندک و منحل شده و با آنها وحدت و عینیت یابد که نیازی به «پیوست» تهذیبی نباشد بلکه همه ساختارهای و قوانین و فرایندها در خدمت تقویت اخلاق و تربیت باشند لکن متأسفانه زمان زیادی است که مسئولیت تهذیب و تربیت و اخلاق را بر عهده یک بخش گذاشته و به نوعی از دیگر بخشها سلب مسئولیت شده است.
یکی از وظایف معاونت تهذیب؛ رصد و بازبینی، آسیبشناسی و اصلاح ساختارها، برنامهها و منابع آموزشی، پژوهشی و تبلیغی، قوانین و فرایندها و مدیریت حوزهها و مدارس علمیه (بازآفرینی شاکله حوزههای علمیه) از منظر تهذیبی و تربیتی است که مطابق با اسناد بالادستی تحت عنوان «پیوست تهذیبی» از آن یاد میشود. در برنامه جامع تهذیب و تربیت تلاش شده است ساختارها و فرایندهای کلی حوزه متناسب با ساحات تربیت آرایش و انسجام جدیدی پیدا نموده و ساماندهی طلاب و روحانیون متناسب با آن صورت گیرد و در قدم بعدی لازم است قوانین و برنامههای حوزه متناسب با این طرح تغییر و تحول یابند. همچنین لازم است ساختار مدیریت حوزه را متناسب با ساحات تربیت، مورد چینش و آرایش جدید و کارآمدتری قرار داد که بسیاری از آسیبها و ضعفهای ساختار سازمانی موجود را مرتفع خواهد نمود. این ساختار با عنوان «ساختار شبکهای» مدیریت حوزههای علمیه مورد تبیین قرار خواهد گرفت.
بر اساس آسببشناسیهای صورتگرفته مهمترین و ریشهای ترین بحران موجود در حوزههای علمیه و در میان طلاب، «بحران هویت» است. هویت حوزوی و طلبگی، زیربنای رشد و پویایی طلاب و حوزههای علمیه است و سرمایهای است که با نگاه فلسفه تاریخی و شناخت حکمت وجودی حوزههای علمیه و تاریخ پویای علمای شیعه و نیز فهم دقیق ماهیت «انقلاب اسلامی» و اهداف آن تا «تمدن اسلامی» و مقدمه سازی «حیات طیبه عصر ظهور» و نسبت دین و تجدد و رویارویی تمدن اسلامی با تمدن غرب و نیز رسالت حوزه در پشتیبانی نظام و انقلاب و اقامه دین بر اساس گفتمان انقلاب اسلامی و مکتب فکری امامین انقلاب حاصل میشود. ضعف حوزههای علمیه در ارائه این معارف بصورت منسجم و کافی و مهمتر از آن شیطنت و دشمنی معاندان نظام و روحانیت، در تخریب و تضعیف حیثیت، جایگاه و اهمیت حوزه و روحانیت باعث میشود که ذهنیت طلاب خصوصاً عموم مردم نسبت به هویت، رسالت و منزلت حوزه و طلبه خدشه دار گشته و موجب سستی، رخوت، کسالت و عزلت و انزوای حوزه و روحانیت و آسیبهای فراوان دیگر شود.
مهمترین شاخصه و مؤلفه هویت حوزه و طلبه، «کارآمدی» است، اگر حوزه و طلبه بتواند در تأمین سعادت و مصلحت دنیا و آخرت جامعه، نقشآفرین و اثرگذار باشد، از هویت زنده و پویایی برخوردار است و اگر در مناسبات اجتماعی و پشتیبانی از حکومت اسلامی و اداره جامعه و پیشبرد اهداف انقلاب، کنج خلوت و عزلت برگزیند و اثرگذاری و کارآمدی خود را از دست بدهد یا به حداقلها کفایت کند، طبعاً دچار بحران هویت خواهد شد. از اینرو حل بحران هویت حوزه و طلبه از یک سو از عهده مسئولین و مدیران حوزههای علمیه در توسعه مناسبات و تعاملات حوزه و جامعه و نظام بر میآید و از طرفی تربیت طلبه و روحانی در حوزههای علمیه میبایست متناسب با ساحتهای رشد و پیشرفت فردی و اجتماعی باشد تا خروجی حوزههای علمیه بتواند در این مناسبات و تعاملات، کارآمد و اثرگذار باشند. بنابراین «برنامه جامع تهذیب و تربیت» طلاب و روحانیون حوزههای علمیه میبایست شامل همه ابعاد و ساحات تربیتی بصورت جامع و متوازن باشد تا نسبتی متقارن با همه ساحات رشد و پیشرفت فردی و اجتماعی برقرار ساخته و حوزه و طلبه بتواند از پایگاه علم و فقاهت، دین را در تعامل با جامعه و نظام جاری و ساری و اقامه نمایند. طلاب و روحانیون با درک چنین جایگاهی و تعالی نظام تربیت حوزههای علمیه به چنین فرایند جامع و اثرگذاری، هیچگاه به بحران هویت و عزلت و انزوا و عدم کارآمدی مبتلا نخواهند شد، بلکه بخوبی از رسالت و مأموریت حوزههای علمیه با موفقیت و سربلندی بیرون خواهند آمد. در برنامه جامع تهذیب و تربیت، همه ابعاد و ساحات رشد و تربیت فردی و اجتماعی در نظر گرفته شده است.
«جامعیت در اندیشه» یکی از ویژگیهای ضروری برای عالم و مبلغ دین است، داشتن بینش توحیدی و قدرت تحلیل و تفسیر فلسفه حیات و تبیین جایگاه رفیع انسان در عالم هستی بر اساس بینش توحیدی و نیز شناخت جامع ارکان اعتقادی نظیر وحی و نبوت، ولایت و امامت و معاد و عدل و حکمت الهی و … از لوازم هویت و مأموریت طلبگی است، یکی از آثار و نتایج جامعیت اندیشه اسلامی، تمسک به مبانی اسلام ناب محمدی در برابر القای شبهات و مواضع التقاط و مبارزه دایمی با تحجّر و جمود فکری و بدعت و تحریف و تشتت در امور اعتقادی است. از طرفی فقدان نگاه و اندیشه جامع و بُعدنگری و جزءنگری نسبت به معارف اسلام، در کلام امام یک فاجعه محسوب میشود: «یک فاجعهای برای اسلام از اول تا حالا بوده، و آن فاجعه اینکه اسلام را نشناختهاند. کسانی که بحث از اسلام کردند، چه در سابق و چه در لاحِق، اینها اسلام را با همۀ ابعادش نشناختند. هر کسی یک بُعدی از ابعاد اسلام را در آن نظر کرده است و همۀ مطالبی که در اسلام بوده است و در قرآن کریم بوده است، به همان معنایی که خودش ادراک کرده، برگردانده…» و در کلام مقام معظم رهبری عامل گمراهی و انحراف است: «گاهی جزئی نگری و نگاه نکردن مسیر مستمرِ از ابتداء تا انتهاء، انسان را گمراه میکند؛ حتّی گاهی آدم راه را گم میکند، هدف را گم میکند… نگاه به کل برای ما درسآموز است.» برای تأمین محتوا و تبلیغ و ترویج نظام جامع اندیشه اسلامی، دبیرخانه نظام اندیشه در معاونت تهذیب و تربیت تأسیس گشته و در طراحی «هندسه معرفتی» طلبه عصر انقلاب متناسب با ساحات تربیت، به عنوان لایهای از مرحله دانشافزایی برنامه جامع تهذیب و تربیت مشارکت مینماید. آنچه بصورت اجمالی در برنامهجامع تهذیب و تربیت تا کنون مورد بهرهبرداری قرار گرفته است، نظام موضوعات معرفتی طلاب متناسب با ساحات تربیت است که از آن تحت عنوان «هندسه معرفتی» یاد میشود و جزئیات آن در پژوهشی مستقل در حال تحقیق و بررسی است.
یکی از راهبردهای تحولی معاونت تهذیب و تربیت در عرصه اخلاق و معنویت، «مردمیسازی تربیت» است، این راهبرد تربیتی، تعاون و مشارکت فعال طلاب و روحانیون را در فرایندهای تربیتی خصوصاً در قالبهای تشکیلاتی و گروهی از لوازم تحقق تربیت میداند. از طرفی ظرفیتهای فراوان فعالان عرصه اخلاق و معنویت، تهذیب و تربیت أعم از اشخاص و نهادهای مردمی و گروههای جهادی میتوانند در فرایندهای تربیتی حوزههای علمیه مشارکت و نقشآفرینی داشته باشند. طرح جامع تهذیب و تربیت این فرصت را ایجاد کرده است که فعالان این عرصه در قالب ساحتهای گوناگون، بتوانند عهدهدار طراحی و تنظیم برنامهها و اجرای آنها شوند و نیز طلاب و روحانیون حوزههای علمیه مشارکت فعالی در فرایندهای تربیتی داشته باشند. طرح «مجمع جهادی طلبه عصر انقلاب» و نیز طرح «ساماندهی فعالان عرصه تهذیب و تربیت» دو الگوی قابل توجه در بهرهبرداری از ظرفیتهای بیرونی هستند که توسط معاونت تهذیب و تربیت در مقیاس استان قم تهیه و اجرا شده است. این الگوها قابل عرضه به سایر استانها و بهرهبرداری در ضمن اجرای برنامه جامع تهذیب و تربیت است.
بنابراین برنامه جامع تهذیب و تربیت از لحاظ محتوا برآیند مشارکت علمی و نظری صاحبنظران و فعالان این عرصه و عوامل تربیتی خواهد بود و از لحاظ روش و قالب، برآمده از محصولات و خدمات تربیتیِ خیل عظیمی از متصدیان و متولیان تربیتی و فعالان عرصه اخلاق و معنویت میباشد که تلاش میشود با حفظ تنوع و ارتقا سطح کیفی و کمی، در بستهای منسجم تحت عنوان «برنامه جامع تهذیب و تربیت» عرضه گردد. البته این عرضه نیاز به پویایی و مهندسی روزآمد و مدیریت میدانی دارد و این مهم بر عهده «شورای تهذیب و تربیت» است و میبایست مطابق با الگوی ارائه شده در برنامه جامع و با استفاده از همه ظرفیتها و مشارکت مردمی به مهندسی هدفمند «شبکه تولید، توزیع و مصرف» خدمات و محصولات تهذیبی و تربیتی بپردازد.
نکته مهم اینکه برنامه عملیاتی ارائه شده توسط مدارس علمیه یا مراکز استانی بر اساس برنامه جامع تهذیب و تربیت میبایست این ظرفیت را داشته باشد که همه ساحات را بصورت پیوسته و فرایندی دارای زمانبندی و مراحل مشخص مد نظر قرار دهد و بصورت جزیرهای و جداگانه و مقطعی به آنها نپردازد، و به عبارت دقیقتر «فرایند تربیتی» تعریف نماید و نه صرفاً «فعالیتهای فرهنگی» مستقل و جزیرهای و موردی و بدین منظور میبایست ظرفیتهای فعالان تربیتی را بصورت حلقههای متصل و پیوستهای تعریف نموده و شبکهای پیوسته و همافزا ایجاد نماید که این حلقات با اتصال به یکدیگر و تعامل و مشارکت و همافزایی، زنجیره تربیت و رشد و تعالی را کامل سازند.
برنامه جامع تهذیب و تربیت مبتنی بر اصول و اهداف تربیتی، چارچوبهای کلان و ساحات تربیت و نظام موضوعات تربیتی را ارائه میدهد لکن تحقق موضوعات و محتوای تربیتی نیازمند مشارکت و فعالیت فعالان و مربیان تربیتی است که بایستی آن موضوع و محتوا را در قالبها و روشهای متنوعی ساماندهی و هماهنگ و منسجم نموده و برنامه عملیاتی را بر این اساس تنظیم نمایند. به عبارت دیگر یک فرایند تهذیبی و تربیتی از دو رکن «موضوع و محتوا» و «قالب و روش» برخوردار است، قالبها و روشهای پرداختن به آن موضوعات و محتوا عبارتند از :
- تربیت آموزشی: شامل کلاس درس، سخنرانی، کارگاه آموزشی، درس اخلاق، دوره مجازی، سیرمطالعاتی و…
- تربیت محیطی: نقشآفرینی ساختار، نیروها، عوامل محیطی و سایر برنامههای آموزشی، پژوهشی، تبلیغی و…
- تربیت میدانی: کنشگری فعال طلبه در همه موضوعات و روشهای پیشگفته (تربیت ضمن خدمت و خدمت ضمن تربیت).
باید توجه داشت که برخی از این قالبها و روشها با مراحل مختلف یک فرایند تربیتی که عبارتاند از «انگیزهسازی»، «دانشافزایی»، «مهارت افزایی» و «کارورزی»، تناسب بیشتری داشته و ذیل آن مراحل قابل تعریف است. این جانمایی و تنظیم نهایی «روشها و قالبها» ذیل «مراحل تربیتی» و متناسب با «ساحات تربیت» و «نظام موضوعات» ذیل آن در «برنامه عملیاتی تهذیب و تربیت» مدارس یا مناطق صورت میگیرد.
همانطور که گفته شد، برنامه عملیاتی تهذیب و تربیت توسط مدیریت استانی یا مدارس علمیه مبتنی بر برنامه جامع تهذیب و تربیت تنظیم میگردد و در آن از میان موضوعات گوناگون پیشنهادی، با توجه معیارهایی نظیر اهمیت موضوعات، آسیبشناسی و نیازسنجی، اقتضائات و الزامات موجود، تناسب با مقتضیات پایه تحصیلی، الزامات فردی و اجتماعی و… موضوعاتی انتخاب و در برنامه عملیاتی جانمایی میگردند. لکن باید توجه داشت که نظام موضوعات تربیتی، مجموعه به هم پیوستهای است که پرداختن انفرادی و تمرکز بر هر یک از موضوعات در یک برهه زمانی مانند یک نیمسال یا کمتر، به شاکله کلی و پیوستگی موضوعات لطمه میزند و ممکن است موجب آثار سوء تربیتی شود، (در نسخههای قبلی برنامه جامع تهذیب و تربیت، تنظیم کنندگان در بخش تعمیق باورها، هر یک از اعتقادات را برای هر نیمسال در نظر گرفته بودند که به دلایل مختلف محل خدشه و نقد است، از جمله اینکه وجه انتخاب برخی از مصادیق اعتقادی و همچنین منطق ترتیبی این اعتقادات در نیمسالهای مختلف معلوم نیست و یا اینکه اصل وحدت رویه در تمامی برنامهها برای تمامی سطوح مثل سیکل، دیپلم و دانشجو و همه مناطق با اقتضائات گوناگون محل اشکال است و مهمتر از همه اینکه پیوستگی و ضرورت رشد متوازن در همه موضوعات مهم امکان پذیر نبوده است) بنابراین میبایست حتیالامکان شاکله کلی و نگاه مجموعی و همزمانی در پرداختن به همه موضوعات لحاظ شود و مجموعه اعتقادات در هر سال تحصیلی تقویت شود، بدین منظور میبایست در طی دوران تحصیل، مثلاً از سال اول تا سال ششم در مقطع مقدمات، از عمق کم به عمق زیاد، به صورت مشکک و سیر از اجمال به تفصیل مطرح شود. بدینگونه در عین جامعیت، عمق اعتقادات سال به سال افزوده میشود هرچند این رویه مستلزم پژوهش دقیقتر و فراهم کردن محتوای لازم است.
البته شکی نیست که متناسب با آسیبشناسی و نیازسنجی هر منطقه یا مدرسه و معیارهای دیگر، لازم است برخی از موضوعات با اهمیت و تفصیل بیشتری تبیین شود.
با بررسی و تشریح و تفسیر مؤلفههای اساسی حیات انسان و دین اسلام مبتنی بر ابعاد وجودی و ارتباطات انسان، به انواع و اقسام تربیت و ساحات تربیتی متناسب با آنها میرسیم. در جدول زیر ساحات تربیت و توضیحات هر کدام آمده است:
[۱] البته نظام موضوعات استقرائی بصورت پیشنهادی متناسب با ساحات تربیت در این برنامه ارائه شده است لکن تعیین اولویتها در هر منطقه و انتخاب دقیق موضوع میبایست متناسب با نیازمندیها و اقتضائات بومی، توان و الزامات اجرائی و بر اساس تشخیص شورای تهذیب و تربیت استانی و مدارس علمیه صورت گیرد. البته در مراحل بعدی و طی تعاملات ستاد و شوراهای تهذیب و تربیت، برنامه عملیاتی هر منطقه و مدرسه مورد بررسی و تصویب قرار خواهد گرفت. طرح موضوعات جدید متناسب با مسائل و مشکلات و آسیبها و مقتضیات هر مدرسه یا منطقه توسط عوامل تربیتی (با تصویب شورای تهذیب) صورت میگیرد.
[۲] انسان بواسطه حضور اجتماعی در صحنههای گوناگون و فراز و نشیبهای زندگی و آزموده شدن به ابتلائات گوناگون، فرصت عمل و نیز ارزیابی خود را در عمل به آموختهها پیدا میکند.