عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری با بیان این که عرفان به معنی قدرشناسی، شکرگزاری و همراه با عمل است نه معرفت خالی از عمل، تصریح کرد: معرفت اسلامی یک بستهی به هم پیوسته و جامع است.
آیتالله محسن اراکی در دیدار حجتالاسلام والمسلمین عالمزادهنوری معاون تهذیب حوزههای علمیه کشور و هیئت همراه، اظهار کرد: بنده دو کار در زمینه اندیشه اسلامی دارم که نگاه کلان و ساختوار به این موضوع دارد. یک کار به زبان عربی است با عنوان «المعرفه الاسلامیه منهجا و تصورا» که برای بیش از ۳۰سال پیش است. یعنی هم روش و هم تعریف معرفت اسلامی است و در آن اشاره شده که معرفت اسلامی یک بستهی به هم پیوسته و جامع است.
وی افزود: سالها پیش به این فکر افتادیم که روایات را طوری دستهبندی کنیم که ساخت نظاممند معارف اسلامی را نشان دهد. البته صاحب وسائل، نظم خوبی به روایات فقهی دادهاند و نیز مرحوم کلینی به روایات اعتقادی نظم خوبی داده است، ولی هیچ کدام نگاه شامل و فراگیری را به معارف نداشتهاند.
عضو شورای عالی حوزه های علمیه کشور گفت: ما یک فهرستی را تهیه کردیم برای نظم دادن جدید احادیث، به شکلی که ساختار معارف را جامع و شامل باشد، اصول و غیر اصول و مسائل فقه نظامات و… را دستهبندی کردیم و شروع به جمعآوری احادیث با این روش کردیم که هنوز منتشر نشده است.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ادامه داد: نکته دوم این است که بنده معتقدم متفکرانی که نام بردید و چند متفکر دیگری که خوب است اضافه شوند مثل مرحوم محمدحسین کاشفالغطاء که در کتاب “الدین و الاسلام” و “شرح المجله” و کتاب “پاسخ به سؤالات” که مربوط به ۷۰سال پیش بوده، پاسخهای قوی داده که انگار که برای همین امروز است.
آیت اله اراکی اضافه کرد: بنده معتقدم که این علما در کلیات تفکر هیچ اختلافی با هم ندارند و مشترکات زیادی نیز دارند و میتوانیم یک منظومهی فکری مشترک را استخراج کنیم در مبانی پایه و کلیات که اختلاف چندانی نیست ولی در جزئیات اختلاف اجتهادی مطرح است، مثلا شهید صدر و اساساً مدرسه نجف با مدرسه قم اختلافات اصولی با هم دارند.
وی اظهار کرد: ما دو قسم معرفت داریم، یک معرفتی که جدای از عمل نیست، یعنی به کسی که عمل نکند عارف نمیگویند. تعبیری که در سوره یوسف از عرفان آمده است، عرفان به معنی قدرشناسی، شکرگزاری و همراه با عمل است نه معرفت خالی از عمل. خلاصه ما از معرفت شروع و آن را به دو شاخهی معرفت علمی و معرفت عملی تقسیم کنیم. عمل هم بر دو گونهی فردی و اجتماعی تقسیم شود.
آیت الله اراکی افزود: یک ساختار جامعی را تدوین کنیم که همهی اندیشهی اسلامی را پوشش دهد. میتوانیم آن را در یک کتاب ۱۰۰ صفحهای خلاصه کنیم و به کتابها و دیدگاهها ارجاع دهیم. اگر طرح کلان آماده باشد، میتوان آن را به علما ارجاع داد.
عضو شورای عالی حوزه های علمیه افزود: کشف مشترکات کاری دور از دسترس نبوده و نیاز به تحقیق کلان هم ندارد. اینکه میگویم از طرح کلان اسلامی شروع کنیم، به این دلیل است که نباید اندیشهی اسلامی را به گونهای توصیف کنیم که مخصوص ما باشد. مرحوم شهید صدر نگاهش اینگونه بود فکری که من مطرح میکنم باید تمام جهان اسلام آن را بپذیرد نه اینکه برای پذیرش دیگران دست از مبانی و معارف برداریم، بلکه معرفت صحیح خودمان را به شیوهای مطرح کنیم که همه بپذیرند.
آیتالله اراکی گفت: کتاب اقتصادنا شهید صدر حتی در کتابخانهها و کتابفروشیهای عربستان هم موجود است. در چاپ اول کتاب، ایشان فقط آرای فقهای شیعه را مطرح کرده بود. بعضی از دوستان به ایشان گفتند که عین این فتاوای مطرح شده علمای شیعه در میان برخی علمای اهل سنت هم هست و از آنها هم استفاده کنید، لذا در چاپ بعدی ایشان فتاوای اهل سنت را نیز اضافه کردند و این کتاب جهانی شد.
وی ادامه داد: زمانی که محمد مرسی به ایران آمده بود، وقتی فهمید آیتالله شاهرودی شاگرد شهید صدر است، به او گفت که ما کتاب اقتصادنا را در مصر تدریس میکنیم. بیاییم کلیات کلامی که مشترک و مجمع علیه همهی جهان اسلام است را بیان کنیم و سپس مبانی اختصاصی خودمان را بگوییم.
عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری گفت: در بیان بحثهای اختصاصی میتوانیم دو گونه عمل کنیم، یک شکل این است که در کنار آن، آرای بعضی از علمای غیر شیعه که مسلم البطلان نیست را هم مطرح بکنیم تا در خارج از اندیشهی شیعه هم خواننده پیدا کنیم. این به معنای مقارن بودن نیست، بلکه اندیشهی آنها که در راستای اندیشه ی ماست را همراه کنیم.
وی افزود: یک وقتی بنده میگفتم که چرا یک کار علمی در مورد نقد علمی صحیح بخاری نکردهایم؟ مثلا ایشان در مورد همین حدیث «الائمه من قریش مابقی من الناس اثنان» یک تغییری جزئی انجام داده و «من الناس» را به «منهم» تغییر داده است. نتیجه آن شده که دیگر با مبانی شیعه سازگار نیست. با این تغییر، معنی روایت این میشود که اگر دو قریشی بود، باید یکی از آنها امام باشد، ولی اگر «من الناس» باشد به این معنی است که اگر دو نفر از مردم در جهان باقی بود، یکی امام و یکی مأموم است.