حجت الاسلام والمسلمین محمد عالمزاده نوری، معاون تهذیب و تربیت حوزه های علمیه در جمع مسئولان گروههای حوزوی جهادی به بیان مطالبی پیرامون تربیت عالم جهادی پرداخت که متن کامل آن بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین الی یوم الدین رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق واجعل لی من لدنک سلطاناً نصیرا
بهرههای تربیتی اردوهای جهادی
فضای اردوهای جهادی یکی از مؤثرترین فضاهای تربیتی است و صفات مختلفی در افراد با این فعالیتهای جهادی پدید میآید فضیلتهایی مثل اخلاص، کار بیمزد و منت انجام دادن این که انسان خالصانه و بیتوقع برای رضای خدا کاری انجام دهد یا صفت ایثار و فداکاری اینکه انسان از راحت و آسایش خودش دست بکشد و خودش را به رنج و زحمت بیاندازد برای دیگران این صفتی است که باید تمرینش بکنیم و ارزان به دست نمیآید یا مثلاً صفت دردمندی نسبت به مسائل دیگران و دغدغه داشتن برای حل مشکل دیگران این یک فضیلتی است که انسان مؤمن باید این صفت را دارا باشد. این احتیاج به تمرین دارد تا در جان ما تقویت بشود. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند من اصبح لایهتم بأمور المسلمین فلیس بمسلم کسی صبح از خواب بیدار بشود دغدغه مسائل امت اسلامی را نداشته باشد و دردمند مشکلات جامعه اسلامی نباشد این اصلاً مسلمان نیست این چه مسلمانی است؟ البته اینجا توجه دارید اینکه میفرماید مسلمان نیست معنایش این نیست که مرتد شده و باید اعدامش بکنید. این یک بیان بلیغ ادبی است که از باب تأثیرگذاری اینجوری بیان شده مثل اینکه شما یک ماشین داغون درجه چند مدل پایین را نگاه بکنید میگویید این ماشین نیست؛ لگن است! این معنایش این نیست که بیایید لباس چرک را بریزید داخل آن و چنگ بزنید و بشویید! معنایش اصلاً این نیست! معنایش این است که از استانداردهای یک ماشینی که اولیات را داشته باشد اینقدر پایین تر است که نمیارزد اسم ماشین را به آن بگوییم. اینجا هم پیغمبر میفرماید من أصبح لایهتم بأمور المسلمین فلیس بمسلم کسی صبح از خواب بیدار بشود دردمند مسائل امت و امور جامعه اسلامی نباشد این مسلمان نیست یعنی از استانداردهای مسلمانی اینقدر پایین تراست که نمیشود نام مسلمان را بر او اطلاق کرد.
اینها صفتهایی است که در این سفرها و اردوهای جهادی این صفتها در وجود انسان تقویت میشود.
یا مثلا صفت فعالیت جمعی در همین سفرها ایجاد و تقویت میشود. این صفت یک ضرورت است و نه یک استحباب؛ این صفت کجا تقویت میشود؟ یکی از بهترین بسترهای تمرین و مشق فعالیتهای جمعی همین سفرهای جهادی است
این اردوهای جهادی یکی از بهترین بسترها و زمینه هاست برای تربیت و تهذیب نفس انسان. برای اینکه انسان مجاهدت بکند با نفس اماره و آن خلقیات فاضله و ملکات اخلاقی ارزشمند را در جان خودش پدید بیاورد اخوت ایمانی تقویت میشود محبت بین برادران مومن تقویت میشود و روح خدمتگزاری و حل مشکلات مردم که در روایات ما از آن تعبیر شده به قضای حوائج المؤمنین یعنی تلاش برای گره گشایی از مومنان و برآوردن نیازهای مردم تقویت می شود.
حوصله آدم و ظرفیت انسان بالا میرود بر اثر فعالیت جهادی سعه صدر پیدا میکند آدمهای کم ظرفیت و پرتوقع و طلبکار که همش منتظر هستند دیگران کار آنها را راه بیاندازند در فعالیتهای جمعی سعه صدر پیدا میکنند یعنی با ظرفیت و با جنبه و پرحوصله میشوند اینکه انسان بتواند از خواسته خودش دست بردارد و تابع سرگروه شود یا تابع جمع شود خود همین یک مهارت بزرگ اخلاقی است که ما باید جایی تمرینش بکنیم.
اینها بهرههای تربیتی این فعالیتهای جهادی است هر کدام از اینها بسیار ارزشمند است.
آخر و عاقبت اردوهای جهادی: تربیت عالمان جهادی
آخر و عاقبت این اردوهای جهادی چی میشود یعنی این طلبههایی که در این اردوی جهادی شرکت میکنند پس از ده سال این آدم چی میشود؟
ما یک آینده پژوهی یا آینده کاوی بکنیم ببینیم این آدمی که با روحیه جهادی بار آمده ده سال بعد چی میشود؟
آن طلبهای که یاد گرفته احساس مسئولیت کردن را و از زیر بار مسئولیت در نرفتن را و یاد گرفته دردمندی و دغدغه مندی نسبت به مشکلات را ده سال که میگذرد در طلبگی خودش قوی میشود طلبگی یعنی چی یعنی عالم دین بودن . به عنوان یک عالم دین که حالا دردمند و دغدغهمند مسائل جامعه است نقش آفرینی میکند. این طلبهای که امروز کار جهادی میرود در آینده بنا و معمار که نمیشود در آینده عالم دین میشود اینجا دردمندی و دغدغه مندی را آموخته در حوزه هم طلبگی را آموخته و عالم دین شده . یک عالم دین دردمند که نسبت به مسائل جامعه حساس است و نسبت به مشکلات جامعه واکنش نشان میدهد چقدر مفید است؟
میشود فرض کرد که یک نفر عالم باشد ولی اصلاً دغدغهمند مسائل جامعه اسلامی نیست هر مسألهای که در جامعه پیش میآید این دارد کار خودش را انجام میدهد و در عالم خودش است ولی یک کسی مثل شهید مطهری و شهید بهشتی یا امام و آقا؛ اینها کسانی هستند که وقتی موضوعی در جامعه اسلامی پدید میآید اینها میجوشند و میخروشند و نقش یک عالم دین را خوب انجام میدهند. مسألههای جامعه اسلامی که فقط درست کردن یک مسجد برای روستا یا درست کردن یک راه برای کوره دهات نیست . جهان اسلام اینقدر مسأله دارد الان چهل ساله که ما در اقتصاد اسلامی ماندهایم. چه کسی باید حل بکند؟ چهل سال است ما در نظام مدیریت اسلامی ماندهایم. چهل سال است ما در نظام حقوقی قضایی اسلامی ماندهایم. در نظام آموزش و پرورش اسلامی ماندهایم. البته یک سند تحول آموزش و پرورش پدید آوردیم ولی نتوانستهایم بار بگذاریم چه کسی باید حل بکند؟ این را عالمان دین باید حل بکنند.
عالم دینی که در ابتدای طلبگی و در اردوهای جهادی دغدغه مندی نسبت به مسائل را یاد گرفته است آرام آرام که بالاتر میآید متوجه میشود مسألهها فقط منحصر نمیشود به وضعیت اسف بار یک روستا که مردمش به مشقت زندگی میکنند. مسألههای کلانتری هم هست. ما در پدیدآوردن تمدن اسلامی مشکل داریم. اینها را حوزه باید حل کند.
ممکن است شما بگویید برای این منظور نهادهایی مانند پژوهشگاه درست شده است. اما توجه دارید که فعالیت جهادی یعنی احساس مسئولیت مردمی. اینکه مردم تماشاچی و منفعل نباشند. در عین اینکه پژوهشگاهها کار خودشان را انجام میدهند ما باید وظیفه خودمان را به عنوان یک عالم دینی انجام بدهیم.
کار جهادی در مقیاس بزرگ
کار جهادی فقط منحصر نیست در این که محرومیت را از یک روستای محرومی بردارید این مشق کار جهادی است که در یک مقیاس کوچک انجام میدهیم بعد باید در مقیاس بزرگ ظاهر شویم.
آن روزی که دولت شاه کاپیتولاسیون را در مجلس آورده بود و میخواست تصویب بکند حضرت امام داد زد. این کار جهادی حضرت امام بود. آخرش این شد که تبعیدش کردند از ایران به ترکیه و عراق و پاریس . این اردوی جهادی حضرت امام بود. اردوی جهادی هرکس بحسب خودش است. عالم دین باید دردهای جامعه اسلامی را یکپارچه ببیند درد فقط منحصر نمیشود در بیبضاعتی مردم روستا. درد بزرگتر آن نظام اقتصادی فاسدی است که منتهی میشود به اینکه این همه آدم بیبضاعت تولید میشوند آن نظام اقتصادی فاسد ولیبرال غربی باید ور افتد تا این محرومیتها برداشته شود. من و شما در آغاز طلبگی میرویم در مناطق محروم محرومیتزدایی میکنیم از مستمندان و بیچارگان و این مشق ما میشود . در این تمرین ما ورزیده بشویم. اردوی جهادی ما سالهای اول طلبگی همین است.
کمی که گذشت ده سال دیگر اردوی جهادی ما متفاوت میشود آنجا باید بگردیم دنبال مسألههای بغرنجتر و بدخیمتر و بزرگتر و خطراتی که بنیاد انقلاب اسلامی را تهدید میکند و کارآمدی نظام اسلامی را به خطر انداخته و کل نظام را دارد از بین میبرد. ما باید به آنها بپردازیم این آینده نیروهای جهادی است. ده سال بعد این طلبه اینقدر خوب درس خوانده و عالم و مسلط شده است چون میخواهد گرههای بزرگی را باز کند . عالم جهادی که دغدغهمند مسأئل جامعه اسلامی است تواناییهای خودش را بالا میبرد که بتواند گرههای بزرگتری را باز بکند این خاصیت تهذیبی اردوی جهادی است.
تهذیب در اردوی جهادی یعنی این که نماز شب بخوانند دعا هم بخوانند دغدغه مندی و روح احساس مسئولیت در این شخص عالم دین بالا برود. روح احساس مسئولیت که بالا رفت نگاه میکند به مسألهها میبیند یک مسأله کوچولو داریم که همین روستای بیبضاعت است. مسایل بزرگی هم داریم در آنجا هم باید کار جهادی کرد.
سربازی امام زمان و سرداری لشکر امام زمان
سربازی امام زمان فقط به این نیست که تک تیرانداز باشد سربازی امام زمان آرام آرام میرسد به سرداری لشکر امام زمان. تک تیراندازی خوب است و مشق اول است بعد یواش یواش آرپی چی زن میشود بعد یواش یواش مثلاً پشت ادوات مینشیند بعد آرام آرام میرود در ستاد گرههای بزرگ را باز میکند بعد میشود حسن باقری در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و میتواند گرههای بزرگی را باز کند.
بزرگ بسیجی جهادی حوزههای علمیه آیت الله مصباح بود که هر جا انقلاب اسلامی مشکلی داشت و با گرهی مواجه بود حاضر بود.
ممکن است عالمی در حوزههای علمیه درس خوانده سخنرانی هم میکند ولی به گونهای سخنرانی میکند که آن را چهل سال پیش و چهل سال بعد میتوان پخش کرد. یعنی اصلاً هیچ ربطی به مسایل جامعه ندارد حرفهای خوب و حرفهای گرد ژلهای میزند. اصلاً نمیداند مسائل جامعه چی هست این عالم عالم استانداردی نیست . عالم مهذَب کسی است که درد جامعه دردش باشد و نسبت به مسائل جامعه سیب زمینی نباشد آن عالمی که یک سری سخنرانیهای آماده و یک سری حرفهای گرد دارد که هر کجای تاریخ میشود آن را گفت و فقط همانها را میگوید و هیچ کاری به مسألههای جامعه ندارد عالم مهذَب نیست.
عالم مهذب کسی است که یهتم بأمور المسلمین امور جامعه اسلامی همّ و غمش باشد . ما عالم مهذَب میخواهیم تربیت کنیم کجا باید تربیت کنیم؟ در همین اردوهای جهادی.
سال اول دوم سوم طلبه میرود اردوی جهادی اینها را یاد میگیرد آرام آرام درس هایش را قویتر میخواند و آمادگیهای خودش را برای حل مسألههای بغرنجتر بالا میبرد احساس مسئولیت و دغدغهمند این میشود سالهاست آقا فرمودهاند علوم انسانی باید اصلاح بشود . علوم انسانی غربی ذاتاً مسموم است. این را کی باید انجام بدهد سالهاست آقا فرمودند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را باید تولید کنیم. این را کی باید انجام بدهد جز حوزویها و عالمان دین؟ سالهاست بحث وحدت حوزه و دانشگاه در مسیر ساخت تمدن اسلامی مطرح شده است. این را کی باید انجام بدهد. سال ۶۷ حضرت امام پیامی دارند به بسیج آنجا طرح بسیج دانشجو و طلبه را برای حل مسألههای تمدنی انقلاب اسلامی مطرح کردند از ۶۷ تا حالا چند سال گذشته؟ اینها را کی باید انجام بدهد؟ مسألههای سنگین انقلاب اسلامی مانده ما روح احساس مسئولیت را باید در طلبه پدید بیاوریم به عنوان یک کار تهذیبی تربیتی.
خدای متعال ان شاء الله به همه ما توفیق دهد که این روح احساس مسئولیت در وجود ما قوی شود مهذب بشویم و با این مشق احساس مسئولیت در اردوهای جهادی آماده بشویم برای آن جهادهای بزرگتر بغرنجتر پیچیدهتر و جهادهایی که احتیاج به حضور عالمان ربانی تراز بالا دارند. والسلام علیکم و رحمه الله