یکی از راهبردهای تحولی معاونت تهذیب و تربیت، «مردمیسازی تهذیب و تربیت» است که مورد تبیین و تفصیل و اجرائیسازی قرار گرفته است، در این رابطه کتابی نیز با عنوان «جمعسپاری و مردمیسازی تربیت» تدوین و منتشر گشته است که به موضوع «تربیت فعال از طریق مشارکتدهی طلاب در ارتقای اخلاقی و تربیتی» میپردازد.
آیت الله اعرافی، مدیر حوزههای علمیه کشور در بارهی مردمیسازی تربیت اینگونه فرمودند:
«طرحی اساسی، ضروری و جالب است در تربیت حوزوی. قیام همهی ارکان حوزه و مشارکت استاد و طلبه و فضای دلانگیز روحی و معنوی ضرورت دارد و این طرح باید افزون بر مبانی و کلیات به برنامههای عملیاتی، اجرایی و واقعبینانه بینجامد و همهی بخشهای صفی و ستادی همکاری نمایند».
مردمیسازی تربیت از ضرورت بسیج ارادهها، ارتقای انگیزهها، قیام جهادی، اهتمام جمعی و حرکت خودجوش و هماهنگ و جبههای در تحقق اهداف تهذیبی و تربیتی سخن میگوید و بر نقش فعال، اثرگذار، پیشبرنده و جریانساز آحاد مخاطبان و متربیان و مشارکت مسئولانه و سلوک مجاهدانه آنها در فرایند تربیتی تأکید میکند و مربیان و مدیران تربیتی را از غفلت از ظرفیتهای ایشان و فرصتهای بینظیر و اثرگذار مشارکت و نقشآفرینی فعال و نصرت و تعاون ایشان بر حذر داشته و تصدیگری امور تهذیبی و تربیتی را بدون بهرهبرداری از توان ایشان، برای رشد و تعالی و تحقق اهداف تربیتی کافی و مؤثر نمیداند.
در این طرح بر ضرورت بهرهمندی از ظرفیت گروه و تشکیلات در جهت تحقق امر تهذیب و تربیت و در پیشبرد اهداف تربیتی تأکید میشود.
«مردمیسازی» یعنی به میدان آوردن مردم و استفاده از ظرفیت عظیم تودهها و بهرهگیری از نیروی متراکم همگان در یک عرصهی خاص؛ بنابراین مشارکت گرفتن و درگیر کردن مردم، ایجاد احساس مسئولیت و تعهد در آنها و پدید آوردن حرکت و اقدام و عمل در میان توده را مردمیسازی گویند.
منظور از «مردم» در این اصطلاح همهی کسانی هستند که وظیفهی حقوقی، مسئولیت مستقیم و جایگاه اعتباری نسبت به یک کار ندارند و رسماً به انجام آن موظف نیستند. در این اصطلاح «مردم» مقابل «مسئولان» است و مصداق کامل آن در مدارس علمیه، «عموم طلاب» در مقابل مسئولان حوزه هستند؛ بنابراین مردمیسازی به این هدف صورت میگیرد که همهی مردم (یعنی طلاب و حوزویان) خود را مسئول بدانند و به انتظار نهادهای مدیریتی و ساختارهای رسمی و حاکمیتی حوزه ننشینند و از صرف توان خود در رشد و تعالی و تحقق اهداف تربیتی و در نتیجه حل مشکلات و موانع مختلف فردی و اجتماعی در مسیر خودسازی و جامعهسازی به شکل داوطلبانه، ارادی و آگاهانه دریغ نورزند. مردمیسازی بر این مبنا شکل میگیرد که همهی کسانی که مسئولیت رسمی ندارند هم مسئولاند.
مراد از «تربیت» هم در این عنوان هرگونه نقشآفرینی و تأثیرگذاری در «فرایند تربیت» و زمینهسازی برای ارتقا و رشد است که شامل تمامی فعالیتهای آموزشی و فرهنگی هدفمند و منسجم تا حصول اهداف تربیتی میشود.
«مردمیسازی تربیت» به معنای ایجاد احساس مسئولیت برای عموم مؤمنان [از جمله طلاب] نسبت به امر انسانسازی و مشارکت دادن آنها در فرایندهای تربیتی و اثرگذاری بر جان انسانها [خصوصاً در قالبهای گروهی و تشکیلاتی] است.
همچنین تعبیر «مردم» تأکیدی بر این نکته است که صرفاً خواصِّ از طلاب مراد نیستند؛ بلکه تمام حوزویان برای نقشآفرینی تهذیبی و تربیتی باید بسیج شوند؛ هرچند خواصّ طلاب در این میان نقش پیشران دارند؛ البته اساتید و مدیران نیز فراتر از مسئولیت مصرّح و موظفی رسمی خود میتوانند نقش مردمی ایفا کنند و به فعالیتهایی خودانگیخته و مؤثر در شاگردپروری یا در حل مسائل حوزه و نظام اسلامی بپردازند.
در این ایده، تربیت از حالت یکطرفه و استعلایی به حالتی تعاملی و دوجانبه تبدیل میشود و از نیروی متربیان نیز در امر کلان تربیت بهره گرفته میشود؛ در واقع تربیت در روش سنتی، عملیاتی فردی و عمدتاً یکطرفه میان مربی و متربی است؛ حال آنکه در وضعیتی متعالی، متربی صرفاً یک شنوندهی محترم! یا یک مهمان و مصرفکنندهی منفعل در مقابل رفتار مربّی دیده نمیشود؛ بلکه علاوه بر تأثیرپذیری از مربی، خود در امر تربیت، فعال و اثرگذار و مسئول و میزبان است و در عملیات گستردهی تربیت مشارکت میورزد.
تعاون در تربیت عبارت است از نقشآفرینی متربیان در برنامهریزی، اجرا و مراحل تربیت. در این رویکرد، متصدی و متولی امر تربیت صرفاً مربی نیست و به گفتن و تبلیغ محتوای تربیتی نیز اکتفا نمیشود؛ بلکه متربی خودش با احساس مسئولیت و با اراده و اختیار در همهی مراحل تربیت حضور فعال دارد و در واقع بازیگر فعال صحنهی گستردهی تربیت است، متربّی علاوه بر تربیت نفس خود، نسبت به تربیت دیگران، احساس مسئولیت و نقشآفرینی خواهد داشت و از این طریق خود نیز رشد میکند و تعامل در امر تربیت شکل میگیرد. همچنین در این نگاه، فرآیند تربیت اولا و بالذات مستند به خود انسانها است و ثانیاً و بالعرض به هدایت و راهبری و تعینبخشی سازمان؛ یعنی افراد خودشان را نه صرفاً مجری توصیهها و ابلاغیهها و تماشاچی صحنه که منبع جوشنده و خلاق آن میدانند و در توسعه همهجانبهی کمی و کیفی تربیت میکوشند.
مردمیسازی تربیت به حرکت درآوردن انسانها و به میدان آوردن ارادهها و فعال سازی همگان در امر کلان تربیت است که اولاً نقش سازندهای برای خود انسان و فعالان این عرصه دارد. این ایده از این مبنا نشئت گرفته که تا انسان، سرباز و کارگزار امر تربیت نشود و به آن اقدام نکند و دغدغهی تربیت دیگران را نداشته باشد خود تربیت نمیشود.
در واقع مسئولیت تربیت و سازندگی انسان بر دوش همه است. همه در قبال این امر مکلفاند و نباید برخی را مربی و برخی دیگر را متربی صرف تلقی کرد: «کُلُّکُم راعٍ وَ کُلُّکُم مَسئولٌ». در یک مدرسهی علمیه همگان از مدیر و کارمند و استاد و طلبه باید احساس مسئولیت کنند و در عملیات بزرگ تربیت و انسانسازی سهیم باشند.
بنابراین برای تربیت باید جبههای فراهم آورد و همگان را مشارکت داد و ارادهها را بسیج کرد، به صورتی که هر کس گوشهای از این کار بزرگ را برگیرد و خود را نسبت به آن مسئول بداند. کار بزرگ تربیت را به تنهایی نمیتوان انجام داد و برای این مهم باید عزم و اهتمام جمعی و ارادهی عمومی شکل داد و سازمان یا نهاد تربیتی نباید گمان کند که به صورت استعلایی و یکجانبه میتواند راهبری کند و به مقصود تربیت دست یابد. برای تربیت بسیج تودهها نیاز است و این بار بر دوش همگان قرار میگیرد.
در رابطه با چرایی مردمیسازی تربیت میتوان به موارد ذیل اشاره نمود که تفصیل آن در کتاب مذکور آمده است:
۱. تربیت در گرو مسئولیت پذیری و تمرین و اقدام عملی،
۲. خوب شدن در گرو خدمت به خوبیها و معماری ساخت محیط معنوی،
۳. مسئولیت اجتماعی و رسالت الهی از بدو بلوغ،
۴. کسب تدریجی مهارتهای تربیتی؛ خدمت در ضمن رشد و رشد در ضمن خدمت،
۵. حضور فعال، لازمه بروز و پرورش استعدادها،
۶. مقتضای دوران وزارت جوانان،
۷. بهرهمندی از پویایی فکر و عمل جوانان،
۸. هنر مدیر؛ مدیریت هنرها و بهکارگیری ظرفیتها،
۹. مردمیسازی تربیت عامل رشد مدیران و مربیان تربیتی،
۱۰. سنگینی وظیفهی تربیت و نیاز به نیروی فراوان،
۱۱. احساس مسئولیت و رسالت اجتماعی درمان ضعف هویت،
۱۲. نقشآفرینی عمومی و مردمی، مقتضای ولایت مؤمنان،
۱۳. وظیفه الهی تمدنی و اجابت درخواست رهبری،
۱۴. حضور فعال در میدان تربیت؛ لازمهی اخلاق انقلابی و معنویت عصر امام خمینی،
۱۵. رسالت ویژه طلبگی؛ حضور در مقیاس هدایتگری و راهبری،
همچنین در رابطه با چگونگی مردمیسازی تربیت نیز نکاتی در کتاب مذکور آمده است که قابل مراجعه میباشد.
در ادامه مطالب کتاب نیز آسیبها و هشدارهایی نسبت به مردمیسازی تربیت آمده است که عناوین آن عبارت است از:
- غفلت از خلوت و معنویت،
۲. کار اجرایی محض،
۳. برنامهریزی محض ،
۴. حضور فردی در فعالیت اجتماعی،
۵. نداشتن راهبر و غرور یا اشتباه،
۶. ناسازگاری با مدیریت،
۷. بیتوجهی به وظیفه اصلی طلبگی در دوران تحصیل،
۸. عدم صلاحیت طلبه مبتدی برای تربیت،
۹. کمتوجهی یا تضعیف روشهای تربیتی مرسوم،
راهبر مردمیسازی تربیت، ضمن آنکه در مدارس علمیه توسط عوامل تربیتی، قابل رهیابی و پیگیری است، لازم است در برنامهریزیهای اجرائی معاونت تهذیب و تربیت نیز همواره مد نظر قرار گیرد.